طراحی الگوی سیاستگذاری مشارکتی در آموزش توسعهمحور
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای رفتاری مؤثر در تربیت نسل آیندهنگر در نظام آموزشی ایران با تمرکز بر دیدگاه معلمان، مدیران آموزشی و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت است. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۸ مشارکتکننده از شهر تهران گردآوری شد. مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند انتخاب شدند و روند گردآوری دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبهها پس از پیادهسازی کامل، با استفاده از نرمافزار NVivo و طی مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. تحلیل دادهها منجر به شناسایی سه مقوله اصلی شامل: «توسعه نگرش آیندهنگرانه»، «پرورش مهارتهای کنشگری آگاهانه» و «ایجاد زمینههای تربیتی در مدرسه» شد. هر یک از این مقولهها دارای چندین زیرمقوله از جمله تفکر بلندمدت، تحلیل روندهای جهانی، مسئولیتپذیری بیننسلی، مهارت تصمیمگیری، خودمدیریتی، تفکر انتقادی، نقش الگویی معلمان و فضای نوآورانه مدرسه بودند. این مؤلفهها بیانگر ضرورت توجه به ابعاد رفتاری در فرآیند تربیت آیندهنگر هستند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تربیت آیندهنگر صرفاً با آموزش محتوای نظری محقق نمیشود، بلکه نیازمند نهادینهسازی مجموعهای از رفتارها و نگرشها در بستر مدرسه، خانواده و جامعه است. این مؤلفهها میتوانند راهنمایی برای بازنگری در سیاستگذاریهای تربیتی، برنامهریزی درسی و طراحی دورههای آموزشی معلمان باشند.
طراحی الگوی سیاستگذاری مشارکتی در آموزش توسعهمحور
هدف این پژوهش طراحی الگویی برای سیاستگذاری مشارکتی در آموزش توسعهمحور با بهرهگیری از تجارب و دیدگاههای ذینفعان آموزشی بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۷ نفر از سیاستگذاران آموزشی، مدیران، معلمان و صاحبنظران حوزه آموزش و توسعه بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند از شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبههای نیمهساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. دادهها با استفاده از نرمافزار NVivo تحلیل شدند و کدگذاری باز، مقولهبندی و استخراج مضامین اصلی و فرعی صورت گرفت. یافتههای پژوهش در قالب سه مقوله اصلی طبقهبندی شدند: الزامات شکلگیری سیاستگذاری مشارکتی، ویژگیهای سیاستگذاری توسعهمحور، و راهبردهای ارتقای مشارکت در سیاستگذاری. از جمله مؤلفههای شناساییشده میتوان به ظرفیتسازی نهادی، اعتمادسازی میان ذینفعان، همافزایی دانش تخصصی و تجربی، عدالت آموزشی، تلفیق آموزش با توسعه محلی و بهرهگیری از فناوری اشاره کرد. همچنین، شفافسازی فرآیند تصمیمگیری و تقویت سازوکارهای گفتوگوی چندسطحی از راهبردهای کلیدی در تحقق مشارکت اثربخش دانسته شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاستگذاری مشارکتی مستلزم تغییرات ساختاری، فرهنگی و فناورانه در نظام آموزشی است. با طراحی الگویی بومی و مشارکتمحور، میتوان کیفیت تصمیمگیری، عدالت آموزشی و توسعه پایدار را در بستر مدرسه ارتقاء بخشید.
شناسایی راهبردهای کلیدی برای تقویت تابآوری فرهنگی در مدارس مناطق بحرانی
هدف این پژوهش شناسایی راهبردهای کلیدی برای تقویت تابآوری فرهنگی در مدارس واقع در مناطق بحرانی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۹ نفر از مدیران، معلمان، مشاوران و کارشناسان آموزشی شاغل در مدارس مناطق بحرانی شهر تهران بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با رعایت اصل تنوع حداکثری انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته گردآوری شده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل دادهها از نرمافزار NVivo نسخه ۱۲ استفاده شد و دادهها طی فرایند کدگذاری باز، مقولهبندی و شناسایی تمهای اصلی تحلیل گردیدند. تحلیل دادهها منجر به استخراج سه مقوله اصلی شامل «توانمندسازی فرهنگی مدرسه»، «مدیریت بحرانهای فرهنگی» و «بازسازی سرمایه اجتماعی مدرسه» شد. هر یک از این مقولهها شامل زیرمقولههایی نظیر آموزش فرهنگی معلمان، توسعه برنامه درسی انعطافپذیر، گفتوگوی بینفرهنگی، شناسایی تهدیدهای فرهنگی، و مشارکت اولیاء بود. نتایج نشان داد که تابآوری فرهنگی در مدارس مناطق بحرانی یک پدیده چندلایه، زمینهمند و مشارکتی است. پژوهش حاضر نشان داد که برای تقویت تابآوری فرهنگی در مدارس بحرانزده، لازم است راهبردهایی تلفیقی و مدرسهمحور طراحی و اجرا شوند. همچنین سیاستگذاران آموزشی باید به مدارس استقلال نسبی در تصمیمگیریهای فرهنگی داده و زمینه مشارکت جامعه محلی را فراهم سازند. یافتهها میتواند مبنایی برای طراحی مداخلات فرهنگی و ارتقای کیفیت آموزش در مناطق آسیبپذیر باشد.
شناسایی شاخصهای آموزش مؤثر در راستای کاهش نابرابریهای اجتماعی
هدف از این پژوهش شناسایی شاخصهای آموزش مؤثر در راستای کاهش نابرابریهای اجتماعی از منظر متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش و عدالت اجتماعی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۴ نفر از متخصصان حوزه تعلیموتربیت، برنامهریزی درسی، جامعهشناسی آموزش و عدالت آموزشی در شهر تهران گردآوری شد. روش نمونهگیری هدفمند بود و مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. دادهها با استفاده از نرمافزار NVivo 12 تحلیل و کدگذاری شد. تحلیل دادهها منجر به شناسایی سه مقوله اصلی شامل «عدالت آموزشی»، «توانمندسازی اجتماعی از طریق آموزش» و «راهبردهای ساختاری و سیاستی در آموزش» شد. هر مقوله دارای چند زیرمقوله بود، از جمله: دسترسی برابر به منابع آموزشی، تنوع محتوای درسی، مشارکت خانواده، آموزش معلمان در حوزه عدالت، آموزش مهارتهای زندگی، و سیاستگذاری مبتنی بر عدالت اجتماعی. مصاحبهشوندگان تأکید داشتند که آموزش زمانی میتواند به کاهش نابرابریهای اجتماعی منجر شود که زمینهمند، مشارکتی، و عدالتمحور طراحی شود. نتایج پژوهش نشان میدهد که تحقق آموزش مؤثر برای کاهش نابرابریهای اجتماعی مستلزم بازنگری ساختاری در سیاستها، محتوای درسی، شیوههای مدیریتی و نقش معلمان است. طراحی نظامهای پایش عدالت آموزشی، تمرکز بر مهارتافزایی اجتماعی و کاهش تمرکز در مدیریت آموزش، از راهبردهای کلیدی برای رسیدن به این هدف است.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه معنوی در آموزش و تربیت
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه معنوی در آموزش و تربیت با رویکردی کیفی و با تکیه بر تجارب و دیدگاههای متخصصان آموزشی بود. این مطالعه با روش کیفی و رویکرد تحلیل محتوای استقرایی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۲ نفر از معلمان، مدیران، و کارشناسان آموزشی شهر تهران گردآوری شد. مشارکتکنندگان با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با ملاک اشباع نظری انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از نرمافزار NVivo نسخه ۱۲ استفاده شد و کدگذاری دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. تحلیل دادهها منجر به استخراج سه مضمون اصلی شامل «بسترهای فردی ارتقای سرمایه معنوی»، «عوامل نهادی و مدرسهای»، و «عوامل فرهنگی و اجتماعی کلان» شد. در مجموع ۱۶ زیرمضمون و بیش از ۵۰ کد مفهومی شناسایی گردید. از جمله عوامل کلیدی میتوان به خودآگاهی معنوی، انگیزش درونی، الگوهای معنوی مدرسه، تعامل خانه و مدرسه، فضای فرهنگی مدرسه، عدالت تربیتی و سیاستگذاریهای فرهنگی اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که ارتقای سرمایه معنوی در آموزش نیازمند یک رویکرد چندلایه شامل عوامل فردی، مدرسهای و کلان فرهنگی است. برای تحقق این هدف، لازم است سیاستگذاریهای کلان، برنامهریزیهای درسی و تربیت معلمان با محوریت معنویت بازنگری و تقویت شوند.
طراحی الگوی راهبردهای تقویت تعامل بینفرهنگی در مدارس مرزی
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگویی از راهبردهای تقویت تعامل بینفرهنگی در مدارس مرزی ایران با تأکید بر تجارب معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۰ نفر از معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشوپرورش در تهران گردآوری شد. مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند و با معیار حداکثر تنوع انتخاب شدند و مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. دادههای متنی حاصل با استفاده از نرمافزار NVivo تحلیل گردید و مضامین اصلی در شش مرحله شناسایی شدند. تحلیل دادهها منجر به استخراج سه مضمون اصلی شد: (1) توانمندسازی فرهنگی معلمان و دانشآموزان، (2) سیاستها و ساختارهای پشتیبان بینفرهنگی، و (3) ترویج همزیستی و گفتوگوی بینفرهنگی. این مضامین شامل ۸ خردهمضمون و بیش از ۳۰ مفهوم کلیدی بودند که ابعاد مختلف تعامل بینفرهنگی در محیط مدارس مرزی را پوشش میدادند. نقلقولهای مشارکتکنندگان نیز تأکید بر ضرورت وجود آموزشهای میانفرهنگی، محتوای درسی منعکسکننده تنوع فرهنگی، و محیط یادگیری فراگیر داشتند. یافتهها نشان میدهد که تقویت تعامل بینفرهنگی در مدارس مرزی مستلزم رویکردی چندسطحی شامل برنامهریزی آموزشی، توانمندسازی معلمان، اصلاح محیط یادگیری و حمایت نهادی است. طراحی چنین الگویی میتواند به ارتقای عدالت آموزشی، انسجام اجتماعی و تربیت شهروندی چندفرهنگی در نواحی مرزی کشور کمک کند.
شناسایی ابعاد تربیتی سبک زندگی پایدار در محتوای آموزش ابتدایی
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تربیتی سبک زندگی پایدار در محتوای آموزش ابتدایی با تأکید بر دیدگاههای متخصصان حوزه آموزش، برنامهریزی درسی و تربیت محیطزیستی است. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۵ نفر از متخصصان آموزش ابتدایی، برنامهریزی درسی، آموزش محیطزیست و تربیت اخلاقی گردآوری شد. نمونهگیری بهصورت هدفمند و در چارچوب معیارهای تخصص، سابقه آموزشی و آشنایی با موضوع پژوهش صورت گرفت. دادهها پس از پیادهسازی، با استفاده از نرمافزار NVivo تحلیل شده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل دادهها منجر به شناسایی سه مضمون اصلی شامل «زیست اخلاقی و مسئولانه»، «همزیستی پایدار با طبیعت»، و «تصمیمگیری آگاهانه و آیندهنگرانه» گردید. این مضامین دربرگیرنده ۹ زیرمضمون و مفاهیمی نظیر مسئولیتپذیری اجتماعی، حساسیت زیستمحیطی، سبک زندگی کممصرف، خودنظارتی، عدالتطلبی، تفکر نقادانه، و آگاهی از پیامدهای رفتار بودند که همگی بیانگر ماهیت چندبعدی تربیت برای پایداری در آموزش ابتدایی هستند. یافتهها نشان میدهد که تربیت برای سبک زندگی پایدار باید رویکردی تلفیقی داشته باشد و ابعاد اخلاقی، زیستمحیطی و شناختی را همزمان مدنظر قرار دهد. بازنگری در محتوای درسی آموزش ابتدایی و توانمندسازی معلمان در انتقال ارزشهای پایداری از مهمترین اقدامات پیشنهادی بر مبنای یافتههای پژوهش است.
شناسایی ابعاد تربیتی سبک زندگی پایدار در محتوای آموزش ابتدایی
The purpose of this study was to identify the educational dimensions of sustainable lifestyle in the content of primary education, focusing on expert perspectives in curriculum planning, environmental education, and moral training. This qualitative study employed thematic analysis. Data were collected through semi-structured interviews with 25 experts in primary education, curriculum design, environmental education, and ethics. Participants were selected purposefully based on relevant expertise and experience. Interviews were transcribed and analyzed using NVivo software until theoretical saturation was achieved. Three main themes emerged: “Ethical and Responsible Living,” “Sustainable Coexistence with Nature,” and “Informed and Future-Oriented Decision-Making.” These included nine subthemes and various concepts such as social responsibility, environmental sensitivity, low-consumption lifestyle, self-regulation, justice orientation, critical thinking, and behavioral consequence awareness. Together, they reflect the multidimensional nature of sustainable lifestyle education in the primary curriculum. The findings suggest that education for a sustainable lifestyle requires an integrative approach that simultaneously addresses ethical, environmental, and cognitive dimensions. Revising primary education curricula and empowering teachers to effectively instill sustainability values are critical steps recommended by the study.
دربارهی مجله
نشریه آموزش، تربیت و توسعه پایدار یک فصلنامه علمی با دسترسی آزاد و داوری دوسویه کور (Double-Blind Peer Review) است که بهصورت تخصصی به انتشار مقالات علمی در حوزههای آموزش، تربیت و توسعه پایدار میپردازد. این نشریه بهمنظور تبیین و تقویت پیوند میان آموزش و توسعه پایدار، بستری علمی برای تبادل دانش میان پژوهشگران، سیاستگذاران، معلمان، مدیران آموزشی و فعالان توسعه فراهم میسازد.
تمرکز اصلی این نشریه بر مطالعات بینرشتهای در راستای اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) بهویژه هدف چهارم (آموزش با کیفیت)، هدف هشتم (کار شایسته و رشد اقتصادی) و هدف سیزدهم (مقابله با تغییرات اقلیمی) است. مقالات این نشریه میتوانند به شکل مطالعات تجربی، نظریهپردازی، نوآوریهای روششناختی، مطالعات موردی و مرور نظاممند ارائه شوند.
مجله علمی-پژوهشی "آموزش، تربیت و توسعه پایدار" از کمیسیون ارزیابی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1403 موفق به کسب رتبه علمی ب شده است(اطلاعات بیشتر)
درباره مجله علمی پژوهشی" آموزش، تربیت و توسعه پایدار"
- صاحب امتیاز: انتشارات خانه علوم تربیتی
- وضعیت چاپ: الکترونیکی
- دوره چاپ: فصلنامه
- زبان مجله: فارسی همراه با خلاصه مبسوط انگلیسی
- نوع مجله: علمی- پژوهشی
- دسترسی به مقالات: رایگان
- نوع داوری: دوسو ناشناس (حداقل دو داور)
- مدت زمان بررسی اولیه: 3 الی 5 هفته
- زمان داوری: 2 تا 3 ماه
- هزینه داوری: ندارد
- رتبه ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1403: رتبه ب
- ایمیل مجله: admin@journaltesd.com
شماره کنونی
مقالات
-
شناسایی مؤلفههای مؤثر بر نهادینهسازی سبک زندگی پایدار در برنامه درسی آموزش ابتدایی
فرهاد مرادی ; الهام تاجیک * -
شناسایی مؤلفههای کلیدی درونیسازی ارزشهای توسعه پایدار در نظام آموزش رسمی ایران
مجید نادری ; زهرا سادات عباسی * ; کریم احمدی -
شناسایی شاخصهای طراحی برنامه درسی مبتنی بر عدالت اقلیمی در آموزش و پرورش ایران
پروین طاهریمقدم ; محمود شریفی * -
شناسایی راهبردهای مدرسهمحور در ارتقاء سواد توسعه پایدار در دوره متوسطه اول
سیده مریم موسوی ; آرزو رحمتی * -
شناسایی راهبردهای ارتقاء اخلاق مراقبتی در مدارس ابتدایی با رویکرد تربیت پایدار
فریبا عسگری ; علیرضا زرگریان *